و سرانجام پستی در زمان حال @-@!

سلام @-@!

اول از همه بابت اینکه کلی ستاره های منو تحمل کردید عذر میخوام .‌مجبور بودم مطالب وبلاگ قبلیم رو انتقال بدم و خلاصه علت ستاره ی روشنم همین موضوع بود . 

از اونجایی که مدتی هست که توی وبلاگم چیزی ننوشتم و خب نمیتونستم هم بنویسم انگار پست گذاشتن یه جور عجیبی به نظر میاد اما به هر حال دوباره عادت میکنم دیگه نه؟ راستش فکر کردم بد نباشه تو اولین پست وبلاگ جدیدم راجبش صحبت کنم که وقتی بعدا یه روزی اومدم و به وبلاگم سرزدم احساسات و افکارم تا حد معقولی یادم بیاد . خب بیاید از اولش شروع کنیم  .. تا قبل از اینکه وبم با حمله ی پاستیل خرسی های اخمو ( همون فیلتر خودمون :>) رو به رو بشه جدا فکر نمیکردم که اگه بلایی سر وبلاگم بیاد برام خیلی مهم باشه اما بعد ... خب فهمیدم که اشتباه میکردم . اولش قرار بود یه مدت بیانو بذارم کنار و فقط درس بخونم و خب واقعا هم این کاری بود که میخواستم بکنم . اولش خوب پیش رفت اما بعد بعضی روزا بودن که اخرای شب تایم اضافه می اوردم و کاری هم نداشتم که بکنم بنابراین هر از چند گاهی سر میزدم . چند وقت گذشت و خیلی خوب یادمه که اتفاقا اصلا هم توی مود خوبی نبودم .. در نهایت پنلمو باز کردم و بوم .. یه جمله ی مضخرف اون گوشه بهم چشمک میزد . از اونجایی که شب بود و هستی هم نبود وضع افتضاحی شد . جدا تلاش کردم یه کاری بکنم ولی چه کاری از من برمیومد ؟ فقط با خودم میگفتم اوکی .. اوکی ولی چرا ؟ اصلا به کدامین گناه ؟ :| حس افتضاحی بود مثلا یه چیزی مثل از بین رفتن یه عالمه خاطره یا نمیدونم چی حتی .. فقط حس غم انگیزی بود :") اما من درنهایت تصمیم گرفتم یه وب جدید بزنم و جدا هم این تنها کاری بود که میشد کرد . همون فردا وبلاگو زدم اما سر قالبش به مشکل خوردم .. بیاید صادق باشیم چون این قالب لعنتی اولین قالبی بود که درست میکردم .. خب یکم حوصله میخواست و حوصله دقیقا همون چیزی بود که من توی اون موقعیت که یه ماه بیشتر به امتحانا نمونده بود و حس میکردم هیچی هم بلد نیستم ، نداشتم . اما بعد از تموم شدن امتحانای لعنتی که اتفاقا خیلی هم خوب بودن بهش فکر کردم . وبلاگ یه چیزی شبیه به دفتر خاطراته . جدا پر از حس خوبه و از اعماق وجودم دوستش دارم پس در نهایت و با غلبه بر مود های تنبلانه ( استفاده نکردن از کلمه ی مورد نظر ) انجامش دادم  و خب هی ایم هیر .. به هر حال احتمالا این تصمیم دقیقا همون تصمیم لعنتی ایه که باید خیلی زودتر میگرفتمش . در پایان راستش فکر نمیکنم که این همه نوشتن راجب فیلتر شدن وبلاگم موضوع جالبی باشه اما .. اما جدای اینکه در اینده بهم کمک میکنه جزئیات رو به یاد بیارم . همیشه یادم میندازه که از امتحان کردن چیزای جدید نترسم و اگه یه چیزی نابود شد و حسابی هم حال افتضاحی داشتم یکم به خودم فرصت بدم و بعد سعی کنم که درستش کنم . و خب مهم تر از همه عمیقا ایمان دارم که بیشتر چیزا ( بخونین همه چیز ) در نهایت یه جور خوبی تموم میشه .. فکر میکنم هرچی که بشه ، هر اتفاقی که بیوفته و در هر شرایطی که باشم در پایان چه سخت یا چه اسون قراره که از پسش بربیام . شاید گاهی وقتا همه به یه فرصت کوتاه نیاز داشته باشیم اصلا شاید یه شروع دوباره دقیقا همون چیزی باشه که بهش نیاز داریم .. 

+ بگید فقط من نیستم که دارم تو کیدراما غرق میشم ...

+ اوکی ... قبول دارم که که کلا 2 قسمت از at the distance spring is green اومده ولی شما که نمیخواد خودتونو از یه سریال فوق کیوت منع کنید .. بی شوخی ببینیدش .. نمیدونم چرا برای من انقدر دلبر بود همین دو قسمت .. و خب قراره از اون سریالا باشه که ۶۰ بار میبینمش ؟ اره .. اره احتمالا

+ من هوای ابری و بارون میخوامممم :)

+ :| عکسم حال نداشتم بذارم .. * تاثیرات ترنم توی زندگیم .. * :)

  • Parsoon :]

fixed

سلام ؟ البته سلام @-@!

خب برای شروع چیزی هست که عمیقا دوست دارم بگم  و اون اینه :

وبلاگ نویسی این طوریه که انگار داری وجهه ی دیگه ای از زندگیت رو تجربه میکنی ، میتونی خود واقعیت باشی ، میتونی راجب احساسات و افکارت صحبت کنی ، میتونی از خیلی چیزا حس خوبی بگیری و با افراد جدیدی اشنا بشی . به نوعی اینجا اهمیتی نداره که کی هستی یا از کجا اومدی ؛ این فضا همه رو میپذیره  و وبلاگ نویسی دنیای همه رو در اغوش میگیره . در نتیجه هر کسی میتونه یه وبلاگ نویس بشه و این تجربه ی شیرین رو داشته باشه اما .. اما اینجا دنیای منه ..پس مثل خیلیای دیگه ازتون میخوام که اگه توی دنیای واقعی من رو میشناسید و تا زمانی که خودم ادرس وبلاگم رو در اختیارتون نذاشتم ؛ مطالبی که اینجا نوشتم و مینویسم ، مطالبی که از عمق شخصیت و وجود من میان رو نخونید :) به هر نحو من بهتون اعتماد دارم پس میتونم از همین حالا به خاطر مهربونی و شخصیت خوب تون ازتون تشکر کنم مگه نه ؟

و اما در نهایت ورودتون رو به وبلاگ کوچک و جدیدم خوش امد میگم @-@!

  • Parsoon :]
Designed By Erfan Powered by Bayan